هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

خورشید زندگی

سلام گرم زمستانی

1390/10/10 13:41
نویسنده : مامان سارا
2,838 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوب و باوفا که همش با این بی وفایی های ما میومدن و به ما سر میزدن و پیغام میگذاشتن من همش یک هفته مسافرت بودم و زود برگشتم تو این مدت هلیا هم خیلی بهش خوش گذشته بود هر روز خونه مامانی بود و کمتر به مهدکودک رفته بود دیر از خواب بیدار میشد و صبحونه که میخورد هر روز میرفت ددر یه روز هم با پانیذ و خاله پروانه (دستش درد نکنه ) رفته بودن سرزمین عجایب یه روز هم با بابایی مجردی رفته بودن خونه مادرجونی (مامان بزرگ هلیا) وقتی از سفر اومدم خونه مامانی اینا خیلی هیجان زده بودم با صدای بلند هلیا رو توی راه پله صدا کردم هلیا رو که دیدم اشک تو چشمم جمع شد احساس کردم دخملی خیلی بزرگ و خانم شده مامانی هم دستش درد نکنه هلیا رو حموم برده بود و کلی ترو تمیز شده بود موهاش بلندتر شده بود من گریه میکردم هلیا می خندید

خلاصه سوغاتی هاشو یکی یکی میدادم و خوشحال میشد و می خندید قربونش برم انقدر ذوق کرده بود که اونروز بعدازظهر از شوقش ساعت 4 بغل بابایی خوابید.

ولی خیلی تجربه ی خوبی بود که از هم دور باشیم بنظر من لازم بود که پیش بیاد (مخصوصا" برای من که خیلی احساساتی هستم)

دوباره از همه دوستای خوب و باوفام تشکر و قدردانی می کنم. (ببخشید که جواب نظرات را ندادم )

 

هلیا

این نقاشی آدم آهنی هلیا خودش کشیده و خودشم عکس انداخته (دستش یه ذره لرزیده) از تولید به مصرف .........

نقاشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان آريا
10 دی 90 16:04
به به چه آدم آهنيه خوشملي چه عكسي هم ازش انداخته دخمله شيطون
مامان آريا
10 دی 90 16:04
سلام عزيزم اميدوارم خوب باشين
يه خواهشي آريا توي مجله سيب سبز توي مسابقه شركت كرده و براي اينكه برنده بشه بايد راي بياره براي برنده شدن آريا به راي دوستاي گلمون نياز داريم
مي شه كد آريا كه 3214 هست را به شماره 20001124 پيامك كنيد خيلي خيلي ممنون و شرمنده اميدوارم روزي بتونم محبتاي شما دوستاي گلمو جبران كنم

حتما" چشم توی مجله سیب سبز همین ماه کدوم صفحه است که بریم ببینیم آخه این ماه خریدم ولی آریا جونمو ندیدم

مامان یسنا
11 دی 90 0:47
سلام خوش اومدین.تبریک به هلیا جون .به ماسربزنید خوشحال میشیم
سارا-
11 دی 90 9:23
سلام مامان گل. از سفرت یادت نره برامون مفصل بگی و عکس بزاری... دختر نازت رو هم ببوس.


مرسی خانومی گل همتون رو میبیوسیم
سهیلا مامان درسا جون
11 دی 90 16:20
سلام عزیزم رسیدن به خیر و خوشی

خوشحالم که بهتون خوش گذشته بخصوص به هلیای خوشگل خاله سوغاتیاشم مبارکش باشه

کاش مامانی منم میرفت مسافرت دور دور برام یه عالمه سوغاتی خوشگل و خوشمزه میاورد

ببوس یکی یه دونه خوشگل خونه ما رو

می بوسمت عزیزم

مامان دیانا
12 دی 90 11:34
سلام سارا جون مثل اینکه قسمت نبود هدیگه رو ببینیم
من واقعا معذرت می خوام
الان خودمم در حال حاضر مریض شدم و دعا کن هر چه زودتر دوتامون خوب بشیم
مرسی از احوالپرسیت عزیزم
روی ماه هلیا جون رو ببوس


ایشالا که زودتر خوب بشین مواظب خودت باش می بینمت
مامان امیر علی
13 دی 90 14:12
سلام خانمی خوشحالم که به سلامت برگشتی و به همه شما خوش گذشته .ماشاله هیلیا جون دیگه باید عروس بشه .همیشه شاد و موفق باشین
سیما - مامان هلیا
15 دی 90 10:26
سلام بالاخره اومدی ... ماهم از دیدن پست جدید اشک تو چشمهامون جمع شد ...
بابا فکر ما رو هم بکن عزیزم دلمون واستون تنگ میشه .


مرسی عزیزم ما هم دلمون تنگ شده بود
صونا
18 دی 90 1:06
سلام خانمی سفر بی خطر...خوش گذشت؟
هميشه شاد و خرم باشيد


مامان نوژا
20 دی 90 7:55
به به بالاخره از سفر برگشتین.خوش اومدین.خوش گذشت؟جاتون خیلی خالی بودااااااااااااا.


اره خاله خیلی جای همه خالی بود
مامان یگانه زهرا
21 دی 90 13:26
خداروشکر که مامانی زود برگشت پیش گل دختر
تینا دخترخاله رادین
25 بهمن 90 0:22
به به چه دختر نازی به پسر خاله منم سر بزن خوشحال میشه دوستی مثل شما داشته باشه
مامان عسل
15 فروردین 91 10:51