خونه تکونی هلیا جون
دیروز بعداز ظهر بالاخره با هلیا جونم عزممون رو جزم کردیم و با یک سری وسایل بهداشتی و لوازم مورد نیاز رفتیم اتاق هلیا تا ساعت 5/7 اتاق هلیا رو کردیم مث دسته گل و هلیا جونم قول داد که دیگه وسایلش رو همه رو با هم نیاره پایین که دیگه نتونه جمع کنه
ناگفته نمونه که هلیا جونم هم تو این امر خطیر منو خیلی کمک کرد و همه قفسه هاشو خودش دستمال کشید و اسباب بازیهاشو یکی یکی بهم میداد تا توی کمدش بچینم. "قربون دخملی که با مامان خیلی هماهنگه"
ولی واقعا" خسته کننده بود ولی لازم بود چون یه سری وسایل که اضافی بود از کمد هلیا جونم دور شد و کمدش کلی تمیز شد.
اینجا هلیا توی دوران نقاهت آبله بود . (حیاط مامانی)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی