سفر آبان ماه به شمال
سلام به همه دوستای عزیز خیلی ممنون که همگی به یادمون بودید و به ما سرزدید و پیغام گذاشتین از وقتی نبودیم کلی اتفاقای خوب و قشنگ برای همه بچه ها پیش اومده
- بالاخره خواهرم پروانه جون عکسای قشنگ پانیذ جون رو توی سفر اسپانیا آپ کرده
- امیرعلی و آریا جونم بزرگتر و آقاتر شدن
- تولد النا جون شده که واسه خودش یه مینی موس خوشگل و خانوم شده بوده و کلی شیطونی کرده
- آویسا جونم کلی مامانش براش خاطرات قشنگ گذاشته
- و مریم جونم کلی از خاطرات دیاناجون گذاشته (شرمندشم شدم این همه بهش توی تولد زحمت دادیم بعدش یه زنگ بهش فرصت نکردم بزنم )
- سوری جون با خاطرات شیرین و قشنگش و عکسای بروزش که همیشه آپ هستش
- و ... دوستای دیگه ببخشید اسم همه رو نبردم.....
و اما عکسای هلیا جونم
ما دوباره در ماه آبان (طبق روال هر ماهه ) یک سفر به شمال داشتیم در مسیر رفت جاده انقدر زیبا و جذاب شده بود که من همش در حال شکار لحظه های طبیعت زیبای برف بودم. (هلیا جونم هم همه مسیر رو خواب بود)
رسم دیرینه هلیا خانوم برای خریدن کیک از کاکا و گرفتن تولد
عکس درخت خرمالو خونه مامانی توی شمال
عکس هنری اینجانب از نمای ساحل و دریا :
آدم آهنی ساخته دست خانم مهندس هلیا خانم (کلی ذوق کرد) این عکس رو هم خودش انداخته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی