هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

خورشید زندگی

هلیا نگو یه دسته گل

1390/3/1 9:51
نویسنده : مامان سارا
683 بازدید
اشتراک گذاری

یک هفته ای بود که هلیا جونم میگفت مامان تصمیم گرفتم موهامو کوتاه کنم منم باورم نمیشد که هلیا بدون اینکه بخواد گریه و زاری کنه رو صندلی بشینه و موهاشو کوتاه کنه و حتی سشوار بکشه واسش

دیروز: ساعت 16 رفتیم دنبال مامانی و با هلیا و به پیشنهاد هلیا رفتیم پیش مامان ملینا که اون موهاشو کوتاه کنه هلیا میگه فگت مامان ملینا کوتاه کنه

خلاصه رفتیم هلیا بعد از اینکه سلام داد خودش رفت و روی صندلی نشست و همینجور آروم نشسته بود و هراز گاهی خودش رو تو آینه میدید و می خندید همین که خاله مشغول بود به خاله نگاه کرد و گفت بابام میگه کوتاه نکن موهاتو.  من :Wow1.gif تعجب بعد خاله آرایشگر براش سشوار کشید و اومدیم خونه و باباش کلی براش ذوق کرد (دخملم خیلی گرد شده بود و اینطوری دیگه کمتر عرق میکرد و کلافه میشد)

خانومی مامان

هلیا گلی

هلیا خانوم

وقتی به هلیا میگیم ژست بگیر همیشه اینکارو می کنه

هلیا ناناز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

parvaneh & paniz
1 خرداد 90 10:24
هلیا جونم ماشاء الله خیلی خشگل شدی خاله جون. جیگرتو


مرسی خاله جون بوسسسسسسسس برای پانیذجونی
فلفل بانو
1 خرداد 90 11:17
عزيزززززززززززززززم خوشگل بودي خوشگلتر هم شدييييييييييي
مباركت باشه دخملي


مرسی خاله جونی بوسسسسسسسسسس
mamane nuzha
1 خرداد 90 11:20
1000 mashala kheyli naz shodi namakdon


مرسی خاله بوسسسسسسس
مامان روژین
1 خرداد 90 12:13
بوس برای هلیا جونی . گردالی جونی .